جدول جو
جدول جو

معنی علوی برسی - جستجوی لغت در جدول جو

علوی برسی
(عَ لَ بُ)
قاسم بن ابراهیم بن... صاحب صعده (کذا) ، از علما و متکلمین زیدیه. و زیدیۀ قاسمیه بدو منسوبند. او راست: 1- کتاب الاشربه. 2- کتاب الامامه. 3- کتاب الایمان و النذور. 4- کتاب الرد علی الرافضه. 5- کتاب سیاسه النفس. (از الفهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ لَ یِ بُ)
از شعرای مرادخان غازی. او را دیوانی است به ترکی. و در کتاب زبدهالاشعار یک بیت از وی نقل شده است
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ ؟)
از ادیبان متقدم در اصفهان بود. (از محاسن اصفهان مافروخی ص 32)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ یِ بُ قَ)
کسی بود که ازبصره خروج کرد. (از حدود العالم چ دانشگاه ص 152)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر. مشهور به ابن سیده و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن سیده و علی (ابن سیده...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد برقی. از شعرای دورۀ بنی عباس. نام او در ’الغدیر’ به صورت ابومحمد عبدالله بن عمار برقی آمده است. وی شعر در مدح اهل بیت و ذم بنی عباس سرود و المتوکل خلیفۀ عباسی چون آن بشنید فرمان داد تا زبان او را از بیخ برکندند و دیوان وی را بسوختند. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 746 بنقل از معالم العلماء ابن شهرآشوب ص 135 و الغدیر امینی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بُ)
ابن ابی بکر بن محمد بن علی بن محمد بن شراد برعی ابیاری زبیدی یمنی شافعی، مکنّی به ابوالحسن. وی مقری بود و در شوال سال 771 هجری قمری درگذشت. او راست: المبهج للطالب المدلج. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 528)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد برجی جذامی. مقری بود از مردم ’برجه’ و آن شهری است در مغرب. (از تاج العروس) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا